فهرست مطالب:

چه علائمی از بافندگی را باید بدانید
چه علائمی از بافندگی را باید بدانید

تصویری: چه علائمی از بافندگی را باید بدانید

تصویری: چه علائمی از بافندگی را باید بدانید
تصویری: Knitting from the toe (#knittingtutorialforbeginners #knittingsocks #вязаныеноски) 2024, ممکن است
Anonim

مادربزرگم به من گفت که چرا شوهرم نباید جوراب ببافد: فال نجات خانواده ام

Image
Image

بافندگی یک مهارت باستانی است که بسیاری از علائم جالب با آن ارتباط دارند. مدت هاست که شناخته شده است که سوزن های بافندگی ، مانند شمشیرهای تیز ، زن سوزن را از آسیب و چشم بد محافظت می کند ، بنابراین ، جادوی سیاه برای زنی که می داند چگونه الگوهای فانتزی را از حلقه ها بریزد وحشتناک نیست. اما باورهای دیگری نیز وجود دارد که نه چندان دلپذیر است ، و من باید از تجربه شخصی آنها را متقاعد کنم.

من دوست دارم از کودکی عکس بگیرم. به محض اینکه این موضوع را در یک حلقه مدرسه آموختم ، هرگز یک روز از سوزن بافی جدا نشدم. بافتنی برای تمام خانواده: فرزندان ، والدین. دست کم از همه برای شوهرش ، زیرا او به نوعی تمام وقت چیزهای ساخته شده در خانه را کنار می زد و ترجیح می داد لباس را در فروشگاه بخرد.

اما به نوعی پاهای شوهرم درد گرفت. و از من خواست جورابهای پشمی گرم برایش ببافم. خوشحال شدم که سرانجام عزیزم استعداد من را شناخت و بلافاصله دست به کار شد. به محض آماده شدن جوراب های گرم ، شوهرم آنها را امتحان کرد. او به طرز انتقادی این طرح را ارزیابی کرد و به جای تشکر ، گفت: "خوب."

به نوعی احساس آزردگی کردم ، تمام تلاشم را کردم اما حتی "تشکر" از او نشنیدم. برای حدود یک هفته ، افراد مومن جورابهای بسته شده توسط من می پوشیدند. سلامتی او بهتر شد ، اما روحیه اش بدتر شد. او همیشه از همه چیز ناراضی بود ، مثل پدربزرگ پیر خیلی غر می زد و همه چیز را انتقاد می کرد. یا خانه بهم ریخته است ، پس من به نوعی آنطور به نظر نمی رسم. در من ، این رفتار همچنین باعث ایجاد تحریک در برابر کینه شدید شد ، در نتیجه ، منجر به شکست عصبی شد ، من به شوهرم داد زدم. او ، بدون اینکه دو بار فکر کند ، نزد مادرم فرار کرد و من و بچه ها تنها ماندیم.

بچه ها باید مدتی نزد مادرشان فرستاده می شدند تا دیگر نگران رسوایی نباشند. و تنها بودن در خانه در روز تعطیل غیر قابل تحمل بود. من هم نمی خواستم گره بزنم ، حال و هوا بد بود ، این بدان معناست که پس از آن هنوز هم باید چیز دوباره انجام شود ، یک فال واقعی. بنابراین تصمیم گرفتم که به دیدار مادربزرگم بروم.

او در حال حاضر 86 ساله بود ، اما ظاهر و احساس خوبی داشت. و این زن خارق العاده ، که عاشق کلاه و سگهای کوچک است ، حکمت دنیوی زیادی داشت ، بنابراین تصمیم گرفتم با او مشورت کنم.

عطر چای تازه دم شده کمی آرامم کرد و من در مورد مشاجره با شوهرم به مادربزرگم گفتم. به گونه ای او به طور عادی گفت که جوراب بافته است و شوهرش حتی این کلمه جادویی را نگفته است. سپس مادربزرگ من لبخند زد ، دست خود را از روی موهای من عبور داد و گفت که غیرممکن است که چنین هدیه ای برای محبوب من گره بزنی ، زیرا نشانه ای وجود دارد که بر اساس آن این امر دعوا و نزاع در خانواده را نوید می دهد. وی همچنین افزود ژاکت بافتنی برای همسر می تواند باعث جدایی شود.

من مجبور شدم به دنبال یک ترفند بروم و مومنان را به یک گفتگوی جدی دعوت کنم. او آمد و ظاهراً انتظار عذرخواهی داشت و من پیشنهاد نوشیدن چای را دادم. برای رسیدن به جوراب های بد سرنوشت ، مجبور شدم یک شاخه را با مربا به شوهرم بزنم ، او شروع به فحش و لباس در آورد ، زیرا شربت چسبناک از شلوار او پایین آمد و همین جوراب ها را لکه دار کرد. با انداختن چیزهای کثیف روی زمین ، فحش دادن به دستان "کج" من ، برای شستن به دستشویی دوید ، و با عجله شروع به حل کردن آنچه من با چنین عشق کردم.

در حالی که شوهرم در حال دوش گرفتن ، خشک شدن و تغییر لباس بود ، من موفق شدم جوراب هایم را خلاص کنم. و سپس او را تعویض کردند ، او خودش شروع به استغفار کرد که مرا با نق زدن بی پایان خود به یک شکست واداشت و از من خواست که اجازه بازگشت او را بدهم. طبیعتاً من مقاومت خاصی نکردم و دوباره زندگی مشترک را شروع کردیم. از آن زمان شوهرم با احترام رفتار می کند و دیگر رسوائی نمی کند.

من به تمام نشانه های مربوط به بافندگی تسلط داشتم و برای همسر روح خودم روسری درست کردم ، زیرا طبق عادت ، این چیز کوچک می تواند برای همیشه یک مرد را به یک زن گره بزند. شوهر آن را در زمستان می پوشد ، بدون اینکه آن را دربیاورد و خیلی با احتیاط رفتار می کند. در ست روسری ، من برای او کلاه گرمی نیز بسته ام ، اعتقاد بر این است که چنین هدیه ای سردرد را برای مدت طولانی تسکین می دهد. در واقع ، شوهر احساس بهتری داشت.

و اخیراً یاد گرفتیم که برای سومین بار پدر و مادر خواهیم شد. بنابراین ، من مدتی بافتن را رها کردم ، زیرا مادربزرگم گفت که کودک می تواند در بند ناف گره بخورد. اکنون من مشتاقانه منتظر تبدیل شدن به یک مادر خوشبخت هستم و دوباره می توانم سوزن دوزی انجام دهم و وسایل گرم را برای کودک خود ببافم.

توصیه شده: